Posts

Showing posts from 2025

وبلاگ «کوه قاف»

رضا زارعی سال ها است که وبلاگ «کوه قاف» را می نویسد، در بازه ای حدود بیست و دو سال. حالا از مرز شش هزار پست گذشته و این عددها فقط آمار محسوب نمی شوند، بلکه نشانه یک استمرار نادر در حیطه کوهنویسی هستند. روزی را که وبلاگش را شروع کرد یادم هست، آغاز دوران وبلاگ نویسی فارسی، زمانی که مفهوم وبلاگ با امروز تفاوت داشت. در این سال ها خیلی ها نوشتند و کنار رفتند، اما او نوشت و ماند. به نظر من، این مسیر بیشتر شبیه کوهنوردی است تا نوشتن. گاهی مسیر مهم تر از رسیدن به قله است، در کوه وقتی به بالای یک مسیر می رسیم، چند لحظه ای بر می گردیم و به راهی که آمده ایم نگاه می کنیم. شایدبرای فهمیدن بهترمسیر شاید برای لحظه ای آرامش. نوشتن زارعی هم همین حس را دارد، حرکت پیوسته و گاه مکثی کوتاه برای دیدن آن چه پشت سر مانده. زارعی در اولین پست های خود راوی خاطرات سرد بود، خاطراتی از نخستین روزهای حضورش در تیم های ملی و کادر فدراسیون کوهنوردی. اما بعد از مدتی، با فاصله گرفتن از این شیوه، مسیر نوشتن او تغییر کرد. آرام آرام روایت های شخصی کم رنگ شدند و «کوه قاف» شروع کرد به پیدا کردن هویتی مستقل. به نظرم یکی از کار...

وبلاگ «کوه قاف»

رضا زارعی سال ها است که وبلاگ «کوه قاف» را می نویسد، در بازه ای حدود بیست و دو سال. حالا از مرز شش هزار پست گذشته و این عددها فقط آمار محسوب نمی شوند، بلکه نشانه یک استمرار نادر در حیطه کوهنویسی هستند. روزی را که وبلاگش را شروع کرد یادم هست، آغاز دوران وبلاگ نویسی فارسی، زمانی که مفهوم وبلاگ با امروز تفاوت داشت. در این سال ها خیلی ها نوشتند و کنار رفتند، اما او نوشت و ماند. به نظر من، این مسیر بیشتر شبیه کوهنوردی است تا نوشتن. گاهی مسیر مهم تر از رسیدن به قله است، در کوه وقتی به بالای یک مسیر می رسیم، چند لحظه ای بر می گردیم و به راهی که آمده ایم نگاه می کنیم. شایدبرای فهمیدن بهترمسیر شاید برای لحظه ای آرامش. نوشتن زارعی هم همین حس را دارد، حرکت پیوسته و گاه مکثی کوتاه برای دیدن آن چه پشت سر مانده. زارعی در اولین پست های خود راوی خاطرات سرد بود، خاطراتی از نخستین روزهای حضورش در تیم های ملی و کادر فدراسیون کوهنوردی. اما بعد از مدتی، با فاصله گرفتن از این شیوه، مسیر نوشتن او تغییر کرد. آرام آرام روایت های شخصی کم رنگ شدند و «کوه قاف» شروع کرد به پیدا کردن هویتی مستقل. به نظرم یکی از کار...

کوهنوردی در شرایط سخت

  دیدگاه   کوهنوردی در شرایط سخت، در نگاه نخست، می‌تواند یکی از بی‌معنی‌ترین رفتارهای انسان مدرن به نظر برسد. انسانی که خود را عقلانی، محاسبه‌گر و آینده‌نگر می‌داند، آگاهانه وارد موقعیت‌هایی می‌شود که در آن‌ها خطر مرگ، آسیب جدی و فرسودگی روانی بالاست، بی‌آنکه دستاوردی عینی، پایدار یا قابل انتقال به دیگران حاصل شود. اگر معیار معنا را سود، کارکرد یا پیشرفت قابل اندازه‌گیری بدانیم، کوهنوردی سخت رفتاری ناسازگار با منطق خودِ مدرنیته است. با این حال، این داوری تنها زمانی معتبر است که معنا به عقلانیت ابزاری فروکاسته شود. در لایه‌ای عمیق‌تر، کوهنوردی سخت را می‌توان واکنشی به زیست بیش‌ازحد ایمن، پیش‌بینی‌پذیر و کنترل‌شده انسان مدرن دانست. کوه در این معنا نه هدف، بلکه موقعیتی وجودی است. جایی که فرد با محدودیت بدن، شکنندگی اراده و بی‌تفاوتی جهان طبیعی مواجه می‌شود. مواجهه‌ای که نه وعده رستگاری می‌دهد و نه تضمین معنا. اما همین‌جا مرزی اخلاقی و فلسفی شکل می‌گیرد. صعود بی‌مسئولیت این مواجهه را به ضد خود بدل می‌کند. جایی که خطر نه پذیرفته، بلکه انکار می‌شود. چنین صعودی نه تمرین آگاهی، ...

آلپینیسم، استعاره یا بازتعریف مسئله دار

  آلپینیسم، استعاره یا بازتعریف مسئله دار تأملی انتقادی بر بسط مفاهیم فنی به سبک زندگی  به تازگی، گرایشی در بخشی از فضای فکری کوهنوردی ایران شکل گرفته که تلاش می کند آلپینیسم را فراتر از یک فعالیت مشخص کوه نوردی، به عنوان سبک زندگی، نگرش وجودی و حتی ابزاری برای تحول روان شناختی معرفی کند. این نگاه از سوی افرادی مطرح می شود که خودشان جزو چهره های شناخته شده و به نوعی «الیت » جامعه کوهنوردی محسوب می شوند. همین جایگاه، به سخنان آن ها وزن اجتماعی می دهد و باعث می شود این روایت ها به سرعت در بدنه جامعه کوهنوردی پخش شوند. مسئله این جاست که آنچه عرضه می شود، اغلب نه توصیف دقیق آلپینیسم است و نه تحلیل منسجم فلسفی یا روان شناختی، بلکه نوعی بازساختاردهی مفهومی است که مرز میان تعریف، استعاره و تجویز را مخدوش می کند. آلپینیسم چیست و چه نیست؟ آلپینیسم در معنای دقیق و پذیرفته شده جهانی خود، یک شیوه مشخص کوه نوردی است. یونسکو در ثبت آلپینیسم به عنوان میراث فرهنگی ناملموس بشری، آن را چنین توصیف می کند: «آلپینیسم هنر بالا رفتن از قله‌ها و دیواره‌ها در کوهستان‌های بلند است، در همه ...

مناقشه جیرشانکا و مفهوم موفقیت در آلپینیسیم معاصر

  مناقشه جیرشانکا و مفهوم موفقیت در آلپینیسیم معاصر در ژوییه ۲۰۲۵، صعود مسیر جدید کولیبری بر روى دیواره جنوب شرقى جیرشانکا دوباره نگاه‌ها را به این قله تیغه ای و افسانه‌اى در کوردیرا هوای‌هوآش برگرداند.  تیم سه نفره دنی آرنولد، الکساندر هوبر و سیمون گیتل، که هر سه از برترین کوهنوردان اروپا با تخصص‌هاى مختلف هستند، مسیری حدود هزار و سى مترى  در حدود  سى و یک طول طناب با دشوارى حدود ۸ منفى و A۲ گشودند.  آنها به روش سبک بار صعود کردند، و تنها در کارگاه ها از رول استفاده کردند و بدون نصب طناب ثابت با دو شب بیواک به بالای مسیر رسیدند، در گزارش‌هاى اولیه در رسانه‌هاى اروپایى، کولیبری به عنوان یکى از مهم‌ترین صعودهاى آلپی سال ۲۰۲۵ توصیف شد. عکس‌هاى آنها بر روى برف رگه نهایى به سرعت در شبکه‌هاى اجتماعى پخش شد و این مسیر به عنوان تلاش موفق براى حل یکى از آخرین مسیرهای صعود نشده بر روی  دیواره استثنایى جیرشانکا معرفى شد. اما چند ماه بعد ناگهان فضایى دیگر شکل گرفت. آغاز مناقشه در اواخر سال  ۲۰۲۵ مقاله‌اى در مجله Climbing منتشر شد که تیترى تحریک‌آمیز داش...