وبلاگ «کوه قاف»

رضا زارعی سال ها است که وبلاگ «کوه قاف» را می نویسد، در بازه ای حدود بیست و دو سال. حالا از مرز شش هزار پست گذشته و این عددها فقط آمار محسوب نمی شوند، بلکه نشانه یک استمرار نادر در حیطه کوهنویسی هستند. روزی را که وبلاگش را شروع کرد یادم هست، آغاز دوران وبلاگ نویسی فارسی، زمانی که مفهوم وبلاگ با امروز تفاوت داشت. در این سال ها خیلی ها نوشتند و کنار رفتند، اما او نوشت و ماند. به نظر من، این مسیر بیشتر شبیه کوهنوردی است تا نوشتن. گاهی مسیر مهم تر از رسیدن به قله است، در کوه وقتی به بالای یک مسیر می رسیم، چند لحظه ای بر می گردیم و به راهی که آمده ایم نگاه می کنیم. شایدبرای فهمیدن بهترمسیر شاید برای لحظه ای آرامش. نوشتن زارعی هم همین حس را دارد، حرکت پیوسته و گاه مکثی کوتاه برای دیدن آن چه پشت سر مانده. زارعی در اولین پست های خود راوی خاطرات سرد بود، خاطراتی از نخستین روزهای حضورش در تیم های ملی و کادر فدراسیون کوهنوردی. اما بعد از مدتی، با فاصله گرفتن از این شیوه، مسیر نوشتن او تغییر کرد. آرام آرام روایت های شخصی کم رنگ شدند و «کوه قاف» شروع کرد به پیدا کردن هویتی مستقل. به نظرم یکی از کار...

«چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید»


امروز بنا به تصادف توی اینترنت برخورد کردم به «طرح درس دوره کارموزی برف» ویرایش سال ۱۳۹۸ گفتم ببینم از سال ۱۳۸۲ که نسخه اول این طرح درس را برای فدراسیون نوشته بودم چقدر فرق کرده.

و خب خیلی جالب بود گویا نفی کار دیگران و حذف زحمت بقیه در تمام ارکان جامعه ما نهادینه شده!

غیر از تعویض چند عکس مهم ترین کاری که مسئول محترم کمیته آموزش انجام دادن حذف نام من بعنوان نویسنده و مترجم اصلی و حذف نام همه دوستانی بود که در این کار همفکری کردند!!

البته دیدم در بقیه جزوات جدیدی که کمیته محترم آموزش منتشر کرده اسم و رسم همه همکاران می درخشه ! پس حذف اسم رویه واحد نبود.

دستشون درد نکنه!😶😶😶

پینوشت: یادم افتاد «حق مولف» یک قانون هست، قانون را باید اجرا کرد نه اینکه بنا به صلاح دید و توصیه ! آن را دور زد!

Comments

Popular posts from this blog

عباس سیدی نیا هم رفت

وبلاگ «کوه قاف»

بعد از بیست سال